فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 14 سال و 8 روز سن داره
فریمافریما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

فاطمه زهرا وفریماقلب بابایی

تولد

  سلام    ببخشید دخترگلم ازاینکه با ده روز تاخیر اومدم ومیخوام تولدت رو بهت تبریک بگم آخه خودت که خوب میدونی فریما این روزا چه کارایی میکنه سرماهم که خورده،گل بوده وبه سبزه نیز آراسته شده خخخخخخخ خلاصه میگم که روز ۲۳اردیبهشت فاطمه زهرای ما ۶ساله شده وبرای خودش دیگه کم کم داره خانوم میشه مثل هرسال میخواستیم که یه جشن کوچولو واسه خودمون بگیریم وهیچکس رو توزحمت نیاندازیم که مثل همیشه عمه ها وعزیز وباباجون وعموها زحمت کشیدن وجشن مارو کامل کردن وفریما وفاطمه زهرا کلی خوشحال شدن وسب بعدش هم تولد محمد مهدی پسر عموشون بود، وفریما خانوم هم ۷ماهه شددراین مدت فریما نشستن یاد گرفت،سینه خز میره وداره تمرین میکنه که چهاردست وپا هم بره...
3 خرداد 1395

تراشیدن سر

  سلام وصد سلام  روز۷اردیبهشت سر فریما رو تراشیدیم بیچاره بچم ازبس گریه کرد که وقتی اروم میشد نگاه به ریش تراش  وباباش میکرد دوباره شروع به گریه میکرد موقع حمو م کردنش هم دوباره کلی گریه کرد که بعد از حموم با آقای مت آرومش کردیم حالا نیگاش کنید فکر کنم کریه هاش واسه این بود که دیگه نمیتونه گیره مو بزنه خخخخخ آخه قربونت برم دوباره موهات در میاد وبلند میشه   ...
13 ارديبهشت 1395

سفر مشهد

سلام    جاتون خالی ۲۶فروردین رفتیم مشهد باوجود فاطمه زهرا وفریما وبارون خودتون تصورکنید    فریما توی ماشین موقع رفت وبرگشت مدام گریه میکرد ووقتی میخوابید کلی ذوق میکردیم که سرمون یه چند دقیقه ای راحت استراحت میکنه خخخخ فاطمه زهراهم مرتب توی ماشین عمو شمس پیش عمه وعزیز وباباجونش بود ووقتی پیش مابود یاخواب بود یاغر میزد .مشهدبااینکه بارون بود ولی خیلی خوش گذشت البته زیارتش کلی ارزش داشت    وفریما اونجا شش ماهه شد که واکسن شش ماهگیشو با ده روز تاخیرزدیم  اینم یه چندتا عکس از بارون وحرم و....     ...
13 ارديبهشت 1395

سال جدید

  سلام   سال نو مبارک   سال تحویل بابایی خونه بود آخه تولد بابا روز اول فروردین هستش ایشالله همیشه سالم وپایدار باشه وسایه اش بالای سر ما واینم عکسای سال تحویل   فریمادرحال بوکشیدن وخوردن گل امسال هم مثل سالهای قبل بابایی سرکاربود وما هیچ کجا مسافرت نرفتیم ولی در عوض شنبه اول سال باعمه سمیه رفتیم اطراف شهر وملی اونجابابهزاد بازی کردی آخه عزیز وباباجون کمال رفته بودن بندرونبودن که با مابیان.      روزنهم فروردین فاطمه زهرا واکسن ۴تا۶سالگیشو زد واصلا اذیت نکرد آفرین گل دخترم   فریماهم تازگیا غلت میزنه ووقتی دست میذاری کف پاهاش که بره میخوابه راحت باش مامانی بالاخر...
21 فروردين 1395

بدون عنوان

  سلام   تازگیافریماشیشه شیرشو خودش میگیره دستش پاهاشو نگا گذاشته روی هم ومیخوره      گذاشتمت روی مبل تنها بشینی وبه عشق سیم شارژر گوشی نشستی ووقتی ازدستت گرفتم افتادی وشروع کردی دستت روخوردن   اینجام آبجی فاطمه زهرا گرفتت که جدیداخیلی عاقلترشده وخیلی هم دوست داره   یه نوع فرزند آزاری از طرف بابایی      ...
21 اسفند 1394