بدون عنوان

سلام. 

دختر ای گلم امروز می‌نویسم تا بعد ها که بزرگ شدید وخوندن ونوشتن یاد گرفتید ای خاطرات رو بخونید وبدونید که چقدر اذیتم کردیدتابزرگ شدید واین زحمت رو از دوشم بردارید وخودتون برای خودتون بنویسید.

خانم کوچولو ی ما از وقتی که به دست وپا اومده شیطنت هاش رو شروع کرده وقتی که اذیت میکنه بهش میگیم نه نکن آنچنان تکرار میکنه نه،نه،نه که خودت شرمنده میشی چرا بهش اعتراض کردی ودر همین موقع میخوای بگیری وبخوریش هنگام کار خلاف میاد جلو ودهنش روبعنوان بوسیدن به صورتم میچسبونه ویه نگاه مظلومانه بهم میکنه که میگم برو برو هرکار داری انجام بده.بیچاره فاطمه زهراا زدستش درامان نیست وقتی اعتراض میکنه میره سراغ صورت وموهاش چنگش ميزنه.بقول باباش هیچکار نکرده ای نداره

شیطنت ها وفاطمه زهرا

اولین باری که موهاتو بستم خونه باباجون سید داود