فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
فریمافریما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

فاطمه زهرا وفریماقلب بابایی

اولین دندان

    فریماجان   نه ماهگی واولین مرواریدت مبارک  خانم کوچولو ما بالاخره بعد از نه ماه اولین دندونش در اومد بیچاره دخترم از ۴ماهگی هر بار که سرما میخورد وتب میکرد میکفتن مال دندوناشه خخخخ خلاصه بعد ازاین همه اذیت شدن روزی که نه ماهش سد دندونش در اومد ومنم کلی ذوق کردم.فقط یه مشکل به شیطونیاش اضافه شدواونم گاااااز گرفتنه.هرچی هم که میخواد میگه م م م  یعنی مال منه بهم بدین یه دعواگره به تمام معنا   ...
27 تير 1395

حادثه

  سلام   روز۱۴تیر فاطمه زهرا رفت لیوان بیاره که ناگهان داد زدمامان شکست گفتم اشکال نداره دستت نبره دوباره دادزد مامان خون تا دویدم دستشو نگاه کردم منم صدازدم شهاب دستش پاره شده وزدم زیرگریه نمیدونین چه حالی داشتم تمام بدنم میلرزید منو فاطمه زهرا هردو گریه میکردیم باباش هم هول شده بود نمیدونست چکار کنه تا اینکه عمه وعزیزش رو صدازدیم اونام ترسیدن بیچاره ها سریع اومدن بالا گفتن ببرینش بیمارستان وما اون موقع فهمیدیم باید چکار کنیم خخخخخخ خوب خیلی ترسیده بودیم فریما رو گذاشتیم پیش عزیزش وبا عمه اش وباباش بردیم بیمارستان ودست بچه نادون ۷تابخیه خورده وباید دوهفته همینجوربمونه اینم فریما شکمو وعشق وایسادن ...
18 تير 1395

نیمه رمضان

  جشن نیمه ماه رمضان  خونه باباجون کمال بودیم ومثل هرسال جشن بزرگی برگذارشد که همه جمع بودند وماهم با دختر کوچولو که خیلی شیطون شده وشکمو مشکل داشتیم هرچی که میبینه میخواد بخوره مثل ذره بین یا بهتره بگم جارو برررررقی،خلاصه خیلی شیطونه فاطمه زهرا بیچاره ازدستش آرامش نداره مدام چنگش میزنه یاموهاشو میکشه،مبخواد همه جا وایسه که تعادل نداره میخوره زمبن سروع مبکنه گریه کردن عشق وایسادنه خخخخخخخ   این هم به سری عکس از آخرشب   ...
11 تير 1395

پاسخ دوستان

      سلام   ازاینکه دوستان عزیز به ما سر میزنن ونظر میدن ممنونم،پاسخ به نظر مامان حلما جون که پرسیدن چرا سر بچه رو کچل کردین راستش فریما پشت سرش موهاش زیخته بود وهرچی منتظر موندیم درنیومد وبخاطر همین سرش رو کچل کردیم ودلیل دیگه هم این بود که موهای بچه رو اگه بتراشیم هم ریشه موهاش محکم تر میشه وهم وقتی که بزرگتربشه موهاش پرترمیشن فاطمه زهرا بچگیس کلا کچل بودولی الان خیلی پرترشدن، یابقول باباش میگه خواستم بچه ام مزه سربازی رو بچشه خخخخخخ  
9 خرداد 1395

تولد

  سلام    ببخشید دخترگلم ازاینکه با ده روز تاخیر اومدم ومیخوام تولدت رو بهت تبریک بگم آخه خودت که خوب میدونی فریما این روزا چه کارایی میکنه سرماهم که خورده،گل بوده وبه سبزه نیز آراسته شده خخخخخخخ خلاصه میگم که روز ۲۳اردیبهشت فاطمه زهرای ما ۶ساله شده وبرای خودش دیگه کم کم داره خانوم میشه مثل هرسال میخواستیم که یه جشن کوچولو واسه خودمون بگیریم وهیچکس رو توزحمت نیاندازیم که مثل همیشه عمه ها وعزیز وباباجون وعموها زحمت کشیدن وجشن مارو کامل کردن وفریما وفاطمه زهرا کلی خوشحال شدن وسب بعدش هم تولد محمد مهدی پسر عموشون بود، وفریما خانوم هم ۷ماهه شددراین مدت فریما نشستن یاد گرفت،سینه خز میره وداره تمرین میکنه که چهاردست وپا هم بره...
3 خرداد 1395

تراشیدن سر

  سلام وصد سلام  روز۷اردیبهشت سر فریما رو تراشیدیم بیچاره بچم ازبس گریه کرد که وقتی اروم میشد نگاه به ریش تراش  وباباش میکرد دوباره شروع به گریه میکرد موقع حمو م کردنش هم دوباره کلی گریه کرد که بعد از حموم با آقای مت آرومش کردیم حالا نیگاش کنید فکر کنم کریه هاش واسه این بود که دیگه نمیتونه گیره مو بزنه خخخخخ آخه قربونت برم دوباره موهات در میاد وبلند میشه   ...
13 ارديبهشت 1395

سفر مشهد

سلام    جاتون خالی ۲۶فروردین رفتیم مشهد باوجود فاطمه زهرا وفریما وبارون خودتون تصورکنید    فریما توی ماشین موقع رفت وبرگشت مدام گریه میکرد ووقتی میخوابید کلی ذوق میکردیم که سرمون یه چند دقیقه ای راحت استراحت میکنه خخخخ فاطمه زهراهم مرتب توی ماشین عمو شمس پیش عمه وعزیز وباباجونش بود ووقتی پیش مابود یاخواب بود یاغر میزد .مشهدبااینکه بارون بود ولی خیلی خوش گذشت البته زیارتش کلی ارزش داشت    وفریما اونجا شش ماهه شد که واکسن شش ماهگیشو با ده روز تاخیرزدیم  اینم یه چندتا عکس از بارون وحرم و....     ...
13 ارديبهشت 1395

سال جدید

  سلام   سال نو مبارک   سال تحویل بابایی خونه بود آخه تولد بابا روز اول فروردین هستش ایشالله همیشه سالم وپایدار باشه وسایه اش بالای سر ما واینم عکسای سال تحویل   فریمادرحال بوکشیدن وخوردن گل امسال هم مثل سالهای قبل بابایی سرکاربود وما هیچ کجا مسافرت نرفتیم ولی در عوض شنبه اول سال باعمه سمیه رفتیم اطراف شهر وملی اونجابابهزاد بازی کردی آخه عزیز وباباجون کمال رفته بودن بندرونبودن که با مابیان.      روزنهم فروردین فاطمه زهرا واکسن ۴تا۶سالگیشو زد واصلا اذیت نکرد آفرین گل دخترم   فریماهم تازگیا غلت میزنه ووقتی دست میذاری کف پاهاش که بره میخوابه راحت باش مامانی بالاخر...
21 فروردين 1395